یادواره شهدا و رزمندگان توپخانه سپاه خراسان بزرگ

شهید قدمگاهی-سیدعلی اصغر

شهید قدمگاهی-سیدعلی اصغر

شهیدسیدعلی اصغر قدمگاهی

نام پدر: سیدحسین

تاریخ تولد: 5-1-1344 شمسی

محل تولد: نیشابور

سرباز- مجرد

هدایت اتش

تاریخ شهادت : 1-3-1365 شمسی

محل شهادت : حاج عمران 

گلزار شهدا:قدمگاه 

خراسان رضوی -نیشابور

شهدای توپخانه لشگر 5 نصر و ویژه شهدا

وصیتنامه:

 ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله و یقتلون فیقتلون . (توبه 111)

درود و تحیت بر پیامبر گرامی اسلامی (ص) و جانشینان گرانقدرش از حضرت علی (ع) تا مهدی موعود (عج) .

سلام بر امام امت پرچمدار حماسۀ سرخ حسین (حفظه الله) . درود بر رزم آوران با ایمان صحنۀ پیکار و سلام بر شهیدان راه حق و فضیلت و آزادی .

خدایا ! تو شاهد باش در این لحظات مقدس که به فرمان امام عزیزمان برای یاری اسلام قدم در راه جبهه می گذاریم با شهیدان گرانقدرمان پیمان می بندیم که تا بانگ لا اله الا الله بر تمامی جهان طنین نیفکند به مبارزات به حق خود علیه ظالمین ادامه داده و در سنگر خواهیم ماند و طعم تلخ شکست را در کام دشمنان خواهیم ریخت .

به راستی که می توان جبهه ها را مدرسۀ عشق و سنگرها را کلاس آن نامید .

خدایا! ما را در این دانشگاه قبول کن . آری رزمندگان اسلام آگاهانه به جبهه ها می شتابند . عشق حسین (ع) و شور کربلا و پیام دلنواز امامشان آنها را از خود بیخود کرده و با این که می دانند به جبهه آمدن سختی دارد ، اسارت دارد ، شهادت دارد ، مفقود شدن دارد اما همه را به چشم خود دیده و به جان خریده اند زیرا می دانند که این ها هم فقط به خاطر خدا و در راه خداست .

او نمی تواند فریاد کمک خواهی حسین زمان را از خیمه گاه جماران بشنود و آرام بنشیند . او نمی تواند استغاثۀ میلیون ها مسلمان آواره از ظلم صهیونیستها را بشنود و باز در بستر نرم قرار بگیرد . او نمی تواند کودکان خردسال و مادران کهنسال را در زیر خروارها خاک و آثارهای فرو ریخته از بمب صدامیان را ببیند و بی تفاوت باشد . او حسینی است و فریادش فریاد حسین (ع) است که هیهات من الذله .

خدایا ! چه خوبند این گروه از امت ، نوجوانانی 15 و 20 ساله و تازه داماد ، پیرمردانی با محاسن های سفید که چون شیر در میدان های رزم می خروشند . پزشکانی متعهد و فداکار و دلسوز که شبانه روز تلاش می کنند . روحانیون و علماء مبارزی که در عرصۀ کارزار در سنگر عقیده و ایمان به نبردی بی امان بر خاسته اند . مادرانی دلیر که از یک سو فرزندان خود را برای نصرت دین حق به صحنۀ پیکار می فرستند و قلب فاطمۀ زهرا (س) را خوشحال می کنند و از یک سو به جای لالائی برای کودکانشان قصۀ جنگ را می گویند و آنها را سربازی دلیر برای دفاع از آزادی می سازند . و پدرانی که با استقامت خود به هنگام دیدار پیکر لاله گون جوانانشان ، حضرت مهدی (عج) را خشنود می سازند و همه و همه خدمتگزارانی که انسان قادر به شمارش آنها نیست .

خدایا ! این امت ایثارگر را که اینچنین صادقانه به خدمت دین و قرآن آمده اند پیروز و موفق بگردان .

خدایا! چه بی باکند عاشقان راهت .

خدایا ! وقتی عاشقان غرقه در خونت را می بینم که با روحیه ای قوی فریادشان فقط تویی و ناله شان یا حسین (ع) و یا مهدی (عج) است از خودم شرمگین می شوم .

ای امت مسلمان ! همۀ ما مدیون خون شهدا هستیم . برای بازدید هم که شده بیایید و مشاهده کنید و درس زندگی بگیرید . بیایید و کربلای حسین را از نزدیک ببینید . بیایید و هیاهوی ظهر عاشورا را با گوش جان بشنوید . بیایید و زمزمۀ عباس ها و علی اکبرها و مظاهرها را گوش کنید . بیایید خون به آسمان پاشیدۀ علی اصغر حسین (ع) را که سند حقانیت عاشورا است در جبهه بنگرید . شما را به خدا قسم جبهه ها را فراموش فراموش نکنید . ای مسلمین به این پیکارگران صحنه های خونین جنگ افتخار کنید .

مادران و خانواده های معظم شهدا ! مبادا گمان کنید که خون جوانانتان به هدر رفته . مگر خون حسین (ع) و علی اکبر (ع) و علی اصغرش (ع) هدر شده است ؟

خدایا ! عاشقان راهت بدون هیچ ترس و وحشتی و بدون هیچ چشمداشتی به جبهه آمده اند تا به دستور کتابت با ظالمین بجنگند و فتنه را از جهان بردارند و من غرق در گناه در میان این پاکان برای آمرزش گناهانم آمده ام . البته اینگونه نیست که رزمندگان اسلام هیچ چیز نخواهند . آنها در حساس ترین لحظات ، بهترین خواسته ها را از خدا طلب می کنند . فرج امام زمان (عج) ، طول عمر امام بهتر از جان و پیروزی اسلام بر کفر جهانی .

خدایا ! نیمه های شب که من غرق خوابم ، شیفتگانی در دل شب بیدارند و با تو زمزمه می کنند و آتش دشمن برایشان مانند گلستان است . هر کدامشان سوز و گدارزی دارند و آه و ناله ای .

خدایا ! به ناله های جانسوز سنگرنشینان اسلام ، به آه مادران و به اشک نازدانه های شهیدان ، امام مهربانمان ، این قلب تپندۀ امت را که خیلی آرزوی دیدنش را دارم تا انقلاب حضرت مهدی (عج) و در کنار آن حضرت محفوظ بدار .

و اما ای مادر خوبم ! سلام بر تو که بالاخره بر احساس مادرانه ات در راه اسلام پیروز شدی و فرزندت را روانۀ میدان کردی و گفتی که تو را در راه خدایم هدیۀ انقلاب اسلامی و فدای امام عزیزم می کنم .

مادر جان ! من به وجود تو افتخار می کنم که تو مادری از سلالۀ فاطمۀ زهرا (س) هستی .

مادر مهربانم ! خواهران عزیزم ! شاید من اسیر شوم یا شاید جنازه ام را تا آخر عمر نبینید و شاید هم روزی بر بالینم و در کنار پیکر خونینم حاضر شوید . اگر اسیر شدم فداکاری های زینب کبری (س) را در نظرتان مجسم کنید و اگر قبری نداشتم به یاد مادرم فاطمۀ زهرا (س) و به یاد بقیع مظلوم و بی شمع و چراغ گریه کنید و درس صبر و استقامت را از زینب گرامی (س) و فاطمۀ عزیز (س) بگیرید .

پدر جان ! درود بر تو که چونان ابراهیم خلیل الله (ع) و مانند جدّت حسین ثارالله (ع) و مثال رهبرت امام روح الله و همگام با امتش حزب الله ، علی اصغرت را به فرمان خدای بزرگ به جبهه یعنی قربانگاه توحیدی فرستادی .

پدر مهربانم ! اگر خداوند این دعا را برایم اجابت کرد که : و قتلاً فی سبیلک فوق لنا ، و اگر شهادت نصیبم شد خدای را شکر کن که هدیۀ بسیار ناقابلت را پذیرفته است و خوشحال باش چون دیگر پیش جدمان سرشکسته نیستیم . امید من این است که شب اول قبر به پابوس مادرم فاطمۀ زهرا (س) بروم .

خواهران دلسوزم ! زینب گونه راه امام عزیز را بپیمایید و چون کوه استقامت بورزید .

خواهران مهربانم ! برادران عزیزم ! اگر خداوند مرا برای ملاقات خود لایق دید و شهادت را نصیبم کرد به مادر بگویید افتخار کند که زحمت 20 ساله اش به هدر نرفت و شیرش را حلال کردم . به مادر بگویید اصغر در دانشگاه قبول شد . به مادر بگویید اصغر داماد شد و به کام خود رسید . نمی گویم برایم گریه نکنید . گریه بر شهید شرکت در حماسۀ جاویدان شهید است اما مواظب باشید که با گریه تان قلب نازنین امام زمان (عج) را ناراحت و دشمنان شاد نکنید .

اسلام دین مبارزه است ، مبارزه با ظلم و حمایت از مظلوم و کسی که اسلام بیاورد و شیعۀ علی (ع) و پیرو حسین (ع) سرور شهیدان باشد ، مأموریت استقامت دارد و امروز باید در خط امام و گوش به فرمان این احیاگر اسلام باشد . آخرین حرف من در این کربلای ایران این است که هم نوا با جدّم حسین بن علی (ع) فریاد می زنم : ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی فیا سیوف خذینی

اگر دین جدّم رسول خدا (ص) جز با کشته شدن من استوار نمی گردد پس ای شمشیرها و ای گلوله ها سینۀ مرا دریابید .

با آرزوی پیروزی پیکارگران صحنۀ نبرد و آزادی اسیران عزیز و پیدا شدن مفقودین گرامی و با امید فتح کربلای حسین (ع) و رهایی قدس عزیز از چنگال صهیونیست ها از کلیۀ اقوام و خویشان و دوستان و آشنایان و عزیزانم حلالیت می طلبم و امیدوارم چنانچه کوتاهی نموده ام به بزرگی خودشان مرا ببخشند .

السلام علی عباد الله الصالحین

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عج) حتی کنار مهدی (عج) خمینی را نگهدار

سید علی اصغر قدمگاهی (هاشمی)

شهدای توپخانه لشگر 5 نصر و ویژه شهدا

شهیدسیدعلی اصغر قدمگاهی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی